سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و بر مزار رسول خدا ( ص ) ، هنگام به خاک سپردن او گفت : ] شکیبایى نیکوست جز در از دست دادنت ، و بى تابى ناپسند است مگر بر مردنت . مصیبت تو سترگ است و مصیبتهاى پیش و پس خرد ، نه بزرگ . [نهج البلاغه]
شهریور 1385 - گمشده در خطوط
تاریخ امروز یکشنبه 103/2/16 ساعت 1:41 عصر  RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 87266
بازدید امروز : 1


یــــاهـو
........... درباره خودم ..........
شهریور 1385 - گمشده در خطوط
دل خسته های پنهان
وقتی بر قلبها حکومت می کنید دیگر نیازی به فرمان دادن نیست....

........... لوگوی خودم ..........
شهریور 1385 - گمشده در خطوط .......جستجوی در وبلاگ .......

........... دوستان من ...........

دل مجنون
طلوع عشق
یک روحانی
ایران اسلام
الهه عشق
آموزش کامپیوتر
دل کده یلدا ستایش
طلوع مهر
بیتا کامپیوتر

............. اشتراک.............
 
............. بایگانی.............
مرداد 1385
شهریور 1385
مهر 1385
آبان 1385
آذر 1385
دی 1385
تابستان 1386
زمستان 1385

............ طراح قالب...........


  • قصه عشق

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: چهارشنبه 85/6/29 ساعت 11:21 عصر

     

     

    آه من از کجا بیان کنم این قصه را
    که عالمی خبر شود ز عشق ما
    من از کجا بیان کنم این ماجرا
    که دیده را سازد گریان
    او نور امید افشانده بر دنیای من
    باشد چو ماه روشن گر شب های من
    گر نقش او از پرده رویای من گردد فنا
    دنیای من یابد پایان چون خورشید صبح پاییز
    قلب و روح ام را سازد لبریز
    از یک احساس
    فریاد از این احساس
    دارم آتش در دل پنهان
    اشک من باشد قصه گوی این عشق سوزان
    او نور امید افشانده بر دنیای من
    باشد چو ماه روشن گر شب های من
    گر نقش او از پرده رویای من گردد فنا
    دنیایی من یابد پایان چون خورشید صبح پاییز
    قلب وروح ام را سازد لبریز
    از یک احساس فریاد از این احساس
    دارم  آتش در دل پنهان
    اشک من باشد قصه گوی این عشق سوزان

    آه من از کجا بیان کنم این قصه را
    که عالمی خبر شود ز عشق ما
    من از کجا بیان کنم این ماجرا
    که دیده را سازد گریان


    نظرات شما ()

  • عشق یا دوشت داشتن(3)

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: چهارشنبه 85/6/22 ساعت 1:0 صبح

     

    سلام .

    ببینید عزیزان .در آخر میخام بگم دوست داشتن میتونه به عشق تبدیل بشه ولی عشق تموم شدنی نیست.عاشق همیشه عاشقه و عشقش همیشه ثابت میمونه حتی اگه ازش دور باشه یا حتی مال اون نباشه . عاشق همیشه اینجور فکر میکنه که برای رسیدن به هدف هیچوقت دیر نیست . عشق روح آدمو قوی میکنه و به همون اندازه هوس رو کم میکنه آدم عاشق بخاطر هوسش عشقشو دوست نداره خیلی عمیقتر ازین حرفا میفهمه .

    شاید باورتون نشه که یک عاشق واقعی تو اوج خستگی و ناکامی و دلتنگی باز ازین هس لذت میبره و دوست داره همیشه عاشق بمونه .

    من میخام بگم بر عکس خیلیها که اینجور فکرنمیکنن عاشق شدن دست خود آدم نیست و هیچکس نمیتموه عاشق بشه مگر اینکه خدا بخاد  ولی اگه شد دیگه نمیتونه نباشه تازه نمیخاد که نباشه از عاشق بودن لذت میبره و اینجاش مهمه که عاشق موندن خیلی راحته . میدونم باور نمیکنید ولی بخدا همینجوره یعنی(عاشق شدن سخت ولی عاشق موندن آسان)البته برای خودش آسان ولی اونایی که میبینن فرق داره .

    حالا خودتون بگین عشق با دوست داشتن که قبلا گفتیم میتونه برابر باشه ؟

    شاید از اول بجای این حرفها بهتر بود خلاصش کنیم و بگیم {همیشه اگر کسیرو بسیار زیاد دوست داشتین فکر نکنین عاشقش هستین چون یک عاشق واقعی هم نمیتونه بفهمه که واقعا عاشقه یا نه دیگران هم نمیتونن بفهمن بجز خدا و خودش بعد از مرگ }

    بله این تنها حقیقت در مورد عشق هست که شک ندارم برای عاشقا شیرین و بقیه تلخ هست .چون کسانی که عاشق نیستن همیشه در حال ثابت کردن عشقشونن ولی عاشقا نیاز به این کار نمی بینن .

    یک کلام ختم کلام عشق بازهم بالاتر ازین حرفهاست من که فکر میکنم اولا هرچی توضیح بدم کم گفتم و دوما هیچی هم نگم عاشقا خودشون کاملا میدونن . پس چه نیازی به گفتن منه.

    پایان    

     


    نظرات شما ()

  • تو....

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: دوشنبه 85/6/20 ساعت 3:40 عصر

                                                          

    مرگ من پایانی است بر قصه تو من
                             وآغازی است بر غصه تو
                                  من خود را از تو میگیرم تا دیگر
                                           وجودی نباشد تا تو را موجود کنی
                                                                    و قلبی تا برایت بگرید
                     

       و این آخرین انتقام است .....

     

     


    نظرات شما ()

  • گریه....

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: شنبه 85/6/18 ساعت 12:18 صبح
    در غربت مزار خودم گریه ام گرفت
     از زخم ریشه دار خودم گریه ام گرفت
     وقتی که پرده پرده دلم را نواختم
     از ناله سه تار خودم گریه ام گرفت
     پائیز میخزد و تو لبخند میزنی
     اما من از بهار خودم گریه ام گرفت
     یک تکه آفتاب برایم بیاورید
    از آسمان تار خودم گریه ام گرفت
     
     

    نظرات شما ()

  • عشق یا دوشت داشتن(2)

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: چهارشنبه 85/6/15 ساعت 1:0 صبح

     

    سلام .

    در ادامه بحث عشق یا دوست داشتن باید بگم که آیا تا حالا فکر کردین چرا معنی کردن دوست داشتن مشکل شده؟یا به طور کل چرا دوست داشتن برای هر کس میتونه یک معنی داشته باشه؟

    ببینید همه انسانها به طور کلی احساس دارن و میتونن چیزایی رو دوست داشته باشن یا از چیزایی بدشون بیاد و این دوست داشتنها بستگی به احساس آدما داره که بعضیها با احساس ترن و برعکس خوب این مشخص هست که آدمای با احساس بیشتر احساس علاقه یا دوست داشتن میکنن .

    به طور کل میشه گفت دوست داشتن ارتباط مستقیم به اندازه احساس آدما داره و با توجه به این که احساس میتونه در هر فردی یک اندازه باشه پس دوست داشتن نمیتونه در همه یکسان و یک اندازه باشه و جالب هم اینجاست که اگه  دو نفر رو بخاهیم با هم مقایسه کنیم نمی تونیم هیچ واحدیرو برای اختالف احساسشون در نظر بگیریم . مسافت بین زمین رو با سیارات دیگه میشه تعیین کرد ولی احساس رو نه.

    مثلا : یک نفر اینقد کسی را دوست داره که از فکرش دیوونه میشه و باز فکر میکنه کم هست یک نفر دیگه در حد یک نگاه و لبخند خلاصش میکنه و فکر میکنه خیلی دوسش داره .به نظر شما میشه گفت این دو نفر فرقشون در چه حد هست؟خوب به سادگی هر کس میتونه بفهمه بی نهایت آدم با احساسات در حدود مختلف میتونن بین این دوتا قرار بگیرن .

    اما باز احساس به تنهایی نمیتونه که باعث این همه اختلاف بشه.

    ادامه دارد ...

     


    نظرات شما ()

  • رنج....

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: دوشنبه 85/6/13 ساعت 12:19 صبح

     

     

    از خداوند خواستم رنج را از من بگیرد . خداوند گفت نه ! رنج شما را از جاذبه های دنیا دور می کند ، و به من نزدیک.....

     

            


    نظرات شما ()

  • عشق یا دوشت داشتن(1)

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: شنبه 85/6/11 ساعت 1:0 صبح

     

     

    سلام .

    از دیشب نمیدونم چرااین جمله فکرمو مشغول کرده که حتما شما هم شنیدین یا بهش اعتقاد دارین{آدما عاشق یک نفر میشن ولی میتونن خیلیهارو دوست داشته باشن}.

    میخام بدونم منظور ازین دوست داشتن و عشق چی هست؟

    عشق که معلومه ولی معنی کردن دوست داشتن خیلی مشکل هست باورتون میشه؟

    هرکسی میتونه یه جور فکر کنه و یک معنی بسازه ولی دوست داشتن باید یک معنی کلی داشته باشه و همه پیرو اون باشن نه به فکر معنی کردن به روش خود که کارشون اینجور راه بیفته.

    در یک جمله میشه گفت  دوست داشتن نمیتونه هیچ وقت مثل عشق ورزیدن باشه. عشق تنها یک واژه مفدس نیست . عشق یعنی خلاصه شدن همه چی در اون چیزی یا کسی که عاشقش هستیم . یعنی بالاتر دیدن اون از هرچی که هست . یعنی فدا شدن به خاطر اون . یعنی اینکه چه بخاهیم چه نخاهیم تمام وقتمون رو به یاد اون هستیم نمیتونیم به چیز دیگه ای بجز اون فکر کنیم . خوشبختی رو فقط درون میبینیم . آسایش رو .  راحتی روهمه و همه در رسیدن و بودن با اون میبینیم . خلاصه عشق یعنی اینکه اگه تا ابد معنیش کنیم باز نتونستیم حتی ناقص بگیم که یعنی چه .عشق یعنی همه چی.

    ولی میشه گفت معنی کردن دوست داشتن خیلی از عشق مشکل تر شده البته خودمون مشکلش کردیم.

    ادامه دارد ...


    نظرات شما ()

  • نامه امشب من....

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: چهارشنبه 85/6/8 ساعت 3:9 عصر

    حس غریبی دارم


     حس تنهایی ِ غریبی

     

     

     

    حس کسی که

     

    رو به تو تمام راها را میرود...

     

     

    و کسی از او نپرسید

     

    در دلش چه میگذرد...

     

    نگاهم به هر طرف که می رود تو را می بیند ...

     

     

    دلتنگم...

     


     دلتنگ تو ... دلتنگ حرفهایت ...

     

     

    دلتنگ آغوش گرمت ...دلتنگ بوسیدنت حتی ...

     

    از دیدن روزهای بی تو بودن  آزرده که می شوم به همه می پرم


     تو نیستی و جای تو را هیچ خدایی پر نمی کند ...

     

     

     

    این روزها


     پی ِ هر شبی که می گذرد ، روزی از عمر می گذرد....


     تمام نیرویم را در خود جمع میکنم...


     بی هیچ اغماضی همه اش را می طلبد


     فرو می کشد


     و من تمام می شوم و آغاز میشوم در تو.....


     در آخر




      زمزمه ای در سرم مرور می شود:

     


     " ...دوستت دارم....."

     

     

     

     


    نظرات شما ()

  • عشق صدای فاصله هاست

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: دوشنبه 85/6/6 ساعت 1:0 صبح

     

     

    پنجره رو به آسمانت را به روی من گشودی و من چه بیرحمانه آنرا با دیواری از جنس سنگ پوشاندم .

    و تو . چه مهربان باز هم مرا عاشقانه پذیرفتی .

    و من.هنوز در حسرت روزهای خوب با تو بودن میسوزم .

    ولی . اکنون میدانم که اگر به اندازه دو دنیا بین منو تو فاصله ایجاد کنند و مارا از هم جدا سازند . بازهم منوتو

    به هم رسیده ایم و با همیم .

    ولی ای کاش هیچ گاه این دریچه را به روی من نمیگشودی.

    ای کاش هیچ گاه دلت به اندازه آسمانها وسعت نداشت و مرا نمی بخشیدی .

    ای کاش هیچ گاه مرا نمی خواستی تا اینک به جای اشک در چشمانت . لبخند به لب داشتی.

    ای کاش . . .

    <<دوستت دارم>>


    نظرات شما ()

  • خوشتر....

  • نویسنده : دل خسته های پنهان:: شنبه 85/6/4 ساعت 12:46 صبح


    خوشتر از شبهای مهتاب بهار....
    عالمی دیگر کجا دارد خدا ؟....
    عالم عشق و امید و آرزوست....
    عالم تنهایی و اندیشه ها ....
    در فضایی روشن و بی انتها....
    راه ، سوی آسمانها باز بود....
    چشمه نور و صفای ماهتاب....
    روح من دیوانه پرواز بود !....
    پرده جانکاه ظلمت را بسوز !....
    ای دل من ، شعله آهت کجاست ؟....
    جانم از این تیرگی بر لب رسید....
    آسمان عمر من ! ماهت کجاست ؟....


     

    [Woowoo- Cary Grant punches Eva Marie Saint


    نظرات شما ()

       1   2      >
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن
    سفارش تبلیغ
    صبا ویژن